
داستان صوتی
نذری بی بی خاتون
حیاط خونه بی بی خاتون خیلی شلوغ پلوغه! چون قراره توی خونه بی بی خاتون نذری بپزن. همه همسایه ها
حیاط خونه بی بی خاتون خیلی شلوغ پلوغه! چون قراره توی خونه بی بی خاتون نذری بپزن. همه همسایه ها
هدی مریض شده و با عزیز جون رفتن به درمانگاه. عزیز جون از خانم منشی نوبت می گیرن، ولی مطب
امروز وقتی که هدی رفته بود کلاس نقاشی، متوجه شد که دوستش با برادر کوچیکترش اومده. اون پسر کوچولو از
امروز عزیز جون و هدی می خواستن برن مهمونی. اونا توی ماشین مشغول صحبت کردن بودن که متأسفانه ماشینشون پنچر
حیاط خونه بی بی خاتون خیلی شلوغ پلوغه! چون قراره توی خونه بی بی خاتون نذری بپزن. همه همسایه ها