
داستان صوتی
چرا شعر حفظ نمیشم؟
عزیز جون رفتن دنبال هدی دَمِ مدرسه اش. آخه مامانِ هدی کمی مریض شدن و عزیز جون تا چند روز
عزیز جون رفتن دنبال هدی دَمِ مدرسه اش. آخه مامانِ هدی کمی مریض شدن و عزیز جون تا چند روز
ریحانه و بابا توی حیاط خونشون مشغول زیر و رو کردن خاک باغچه بودن. ریحانه براش سوال بود که چرا
توی یه روز زیبا و قشنگ، هدی کوچولو و عزیز جون توی پارک جلوی خونه هدی کوچولو، داشتن با هم
خانواده عموی هدی توی جزیره زیبای قشم زندگی می کنن. هدی جون همراه خونواده و پدربزرگ و مادربزگش، اومدن به