Tag: سوره بقره

داستان صوتی
پورحبیب

مسابقه رالی

هدی کوچولو خیلی حوصله اش سر رفته به خاطر همین هم عزیز جون بهش میگه تلویزیون رو روشن کنه تا

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

هدیه کار خوب

هدی جون دیروز پیش بی بی خانم بوده و بهش کمک کرده تا خونه دخترش رو حسابی تمیز کنه. آخه

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

مسجد خونه خداست

عزیز جون پا درد داره ! به خاطر همین هم هدی جون اومده تا توی کارهای خونه به عزیز جون

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

آسیب زدن ممنوع!

هدی کوچولو سرما خورده و گلو درد و سرفه و عطسه داره … عزیز جون هم تصمیم گرفته براش سوپ

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

زیارت کربلا

مامان‌بزرگ و بابابزرگ «هدی» بعد از سال‌ها انتظار برای زیارت امام حسین، علیه‌السلام، به «کربلا» رفته بودن. قرار بود برای

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

دروغ گفتن کار ترسوهاست

«هدی» و «عزیزجون» مشغول گفت‌وگو بودن که هدی با شوت کردن توپ توی حیاط، باعث شکسته‌‌‌شدن یکی از گلدون‌‌های مامانش

ادامه مطلب »
داستان صوتی
پورحبیب

بی بی مریم با صفا

هدی و عزیز جون می خوانم برن خونه «بی بی مریم» که یکی از اهالی قدیمی محله باصفاست. اونا توی

ادامه مطلب »