فیلم سه بعدی

«هدی» برای اولین بار توی سینما مشغول تماشای یه فیلم «سهبُعدی» بود. فیلم اونقدر حقیقی و واقعی بهنظر میرسید که انگار همهی اتفاقات فیلم در اطراف هدی داشت اتفاق میافتاد. هدی کلی هیجانزده شده بود… .کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که خداوند قدرت شگفتانگیزی در چشمان انسانها قرار داده تا بتونن نشانههای قدرت […]
ساختمان پیچیده ی چشم

«هدی» و «عزیزجون» با هم اومدن عکاسی تا یه عکس یادگاری بگیرن. برای هدی سؤال پیش اومده که قدرت دوربین عکاسی چقدره و چه شباهتی میتونه با چشم انسان داشته باشه؟ عزیزجون توضیح میده که چشم، برخلاف دوربین عکاسی، به یه حافظهی دائمی متصله.کودکان با شنیدن این داستان به ارزشِ قدرت بینایی پِی میبرن و […]
زیارت کربلا

مامانبزرگ و بابابزرگ «هدی» بعد از سالها انتظار برای زیارت امام حسین، علیهالسلام، به «کربلا» رفته بودن. قرار بود برای امشب که از سفر برمیگردن، همهی بچههاشون توی خونهی اونها دورهم جمع باشن… .کودکان با شنیدن این داستان یاد میگیرن که هیچگاه نباید اجر و پاداش کار خوبی مثل «صدقه دادن» به نیازمندان رو با […]
خدایا شکرت که می بینم

«هدی» دست راستش رو در فاصلهی ۲۰سانتیمتری چشمش قرار داده و داره یه آزمایش انجام میده. «عزیزجون» دربارهی این آزمایش از اون سؤال میکنه و دلیل انجام دادنش رو از هدی میپرسه.کودکان با شنیدن این داستان به قدرت «بینایی»، «تکلم» و «چشایی» که خداوند در وجود هر انسانی قرار داده، پِی میبرن و یاد میگیرن […]